P2&3 last version (PDF)

‫نشريه سياسی‪ ،‬اجتماعی و فرھنگی‬

‫نشريه سياسی‪ ،‬اجتماعی و فرھنگی‬

‫نگاھی به چندين و چند مورد از اعترضات کارگری‬
‫در جای جای ايران زمين‬

‫بيانيه ی دانشجويان علوم و تحقيقات تھران‬
‫در ھمبستگی با کارگران ايران‬

‫ جمعی از کارگران شرکت "چينیسازی البرز" روز پنجم ارديبھشت به علت انحالل شرکت و عدم تسويه‬‫با آنان مقابل مجلس شورای اسالمی تجمع کردند‪.‬‬
‫ تجمع کارگران "ريسندگی و بافندگی کاشان" مقابل فرمانداری اين شھرستان در اعتراض به عدم پرداخت‬‫عيدی سال ‪ ١٣٨٩‬و طلب ‪ ٣٠‬ماه حقوق معوقه‪.‬‬
‫‪ ‬‬

‫‪                                            ‬‬

‫ي ازدھم ارديبھش ت م اه مص ادف اس ت ب ا روز جھ انی‬
‫ک ارگر‪ ،‬روزی ک ه باي د موفقي ت ھ ای اجتم اعی و‬
‫اقتصادی جامعه کارگران جشن گرفته شود‪ .‬افسوس که‬
‫ب ی نص يب اس ت نگاھم ان از اي ن دريچ ه در س رزمين‬
‫پاکی که دي ری اس ت ب ه دس ت ناپاک ان افت اده اس ت‪ .‬ام ا‬
‫می دانيم که رويش جوانه ھای سبز انک ار ناپ ذير اس ت‬
‫و اميدشان مستحکم‪.‬‬
‫روز جھانی کارگر به نام روز "فرياد مل ت اي ران" ن ام‬
‫گرفت‪ .‬روزی که ايرانيان سبز از ھر قشر و طبقه ای‪،‬‬
‫متح د‪ ،‬دس ت در دس ت ھ م م ی نھن د و ش انه ب ه ش انه ی‬
‫کارگرا ِن زحمتکش اين مرز و بوم ھمراه می ش وند ت ا‬
‫عليه ظلم و بيداد بايس تند و خ ود را تس ليم ندانن د‪.‬چراک ه‬
‫تک تک ما از ھر طبقه خواستار فردايی س بز ب ا فري اد‬
‫شادی برای يکديگر ھستيم‪.‬‬
‫"نشريه فرياد" ھم نام بودنش با اين روز را گرامی می‬
‫شمارد و ازاين ک ه نخس تين ش ماره و ش روع ک ارش را‬
‫دراي ن روز م ی بين د‪ ،‬ب ا افتخ ار اي ن تق ارن را ب ا خ ود‬
‫مرور می کند‪.‬‬

‫در آخر می گوييم "نشريه مسقل دانش جويی فري اد"‬
‫ب ه نماين دگی از دانش جويان س بز دانش گاه عل وم و‬
‫تحقيق ات در روز ک ارگر‪ ،‬ھمبس تگی خ ود را ب ا‬
‫کارگران کشورمان اع الم م ی دارد‪ ،‬خ ود را در کن ار‬
‫آن ان م ی بين د و روزی ب دون ظل م و بي داد را‬
‫برايشان‪ ،‬برايتان و برايمان آرزو دارد‪.‬‬
‫ھيئت تحريريه‬

‫محکوميت جعفر پناھی‬
‫جعفرپناھی‪ ،‬کارگردان سرشناس ايرانی‬
‫از سوی مجله تايم به عنوان يکی از ‪١٠‬‬
‫ھنرمند برجسته ای که از سوی حاکميت‬
‫مورد اذيت و آزار قرار گرفته‪ ،‬معرفی‬
‫شد‪ .‬جعفر پناھی به دليل ساخت فيلمی‬
‫پيرامون اعتراضات خيابانی مردم در پی‬
‫نتايج انتخابات رياست جمھوری به شش‬
‫سال زندان محکوم گشت‪ .‬وی ھم چنين از‬
‫توليد ھرگونه فيلم و انجام مصاحبه تا ‪٢٠‬‬
‫سال منع گشته است‪ .‬جعفر پناھی‪،‬‬
‫سرانجام پس از اعتصاب غذا در زندان و‬
‫پس از ‪ ٨٨‬روز بازداشت‪ ،‬آزاد شد‪ .‬اما‬
‫ھمچنان قادر به توليد فيلم و انجام‬
‫مصاحبه نيست‪.‬‬

‫ اعتصاب ‪ ١۵٠٠‬کارگر مجتمع "پتروشيمی بندر امام" که خواستار اجرای مصوبه دولت مبنی بر انعقاد‬‫قرارداد مستقيم با خود کارگران بود پس از ‪ ١١‬روز با موافقت مديريت اين واحد صنعتی و پذيزش خواسته‬
‫ھای آنان پايان يافت‪.‬‬
‫ اعتصابات گسترده کارگران کارخانه کاغذسازی "پارس" روز شنبه ‪ ٢٠‬فروردين با حضور بيش از دو‬‫ھزار نفر از کارگران رقم خورد‪.‬‬
‫ تجمع کارگران شرکت "نازنخ قزوين" در مقابل مجلس‪.‬‬‫ در آستانه اول مه )روز جھانی کارگر( يکی از کارکنان خدماتی "شھرداری بوشھر" با سوزاندن خود به‬‫زندگی سختش پايان داد‪.‬‬
‫ تعداد معترضين تجمع کارگران "مجتمع پتروشيمی تبريز" در روزھای انتھايی سال گذشته نزديک به‬‫‪ ٢٠٠٠‬نفر بود‪.‬‬
‫ در تاريخ ‪ ١٨‬فروردين ماه‪ ،‬صدھا تن از کارکنان حراست "طرحھای ساختمانی منطقه ويژه اقتصادی‬‫ماھشھر" دست به اعتراضات کارگری زدند‪.‬‬
‫ تجمع کارگران اخراجی دو شرکت ساختمانی در آبادان جھت بازگشت به کار در مقابل پااليشگاه که يورش‬‫حراست و نيروی انتظامی را در پی داشت‪.‬‬
‫ بيش از ‪ ١٠٠‬نفر از کارگران شرکت "مخابرات راه دور ايران" در شيراز روز دوشنبه ‪٢٩‬فروردين ماه‬‫در اعتراض به عدم اجرای مصوبات دولت و‪ ٢٠‬ماه حقوق معوقه شان راھپيمايی کردند‪.‬‬
‫ تجمع تعداد كثيری از كارگران "نساجی مازندران" طی دو روز متوالی درمقابل نساجی طبرستان‪.‬‬‫ اعتراضات وسيع کارگران "ايران خودرو" در پی حادثه آتش سوزی پنجم بھمن ماه که موجب کشته شدن‬‫ھشت نفر از کارگران و زخمی شدن ‪ ١٣‬تن شد‪.‬‬
‫ اعتراضات کارگران "شرکت ذوب و فلزات ابھر" در مقابل فرمانداری به علت ‪ 16‬ماه حقوق عقب افتاد‪.‬‬‫ آزاد منيرنيا‪ ،‬فعال كارگري در كامياران به زندان محكوم شد و دادگاه تجديد نظراستان كردستان حكم‬‫اينزندانی را تاييد نمود‪.‬‬
‫ راھپيمايی جمعي از كارگران "شركت مخابراتي راه دور ايران" )‪ (ITI‬دراعتراض به عدم اجراي‬‫مصوباتدولت در مورد اين واحد صنعتي‪ ،‬در شيراز‪.‬‬
‫ سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تھران و حومه با حمايت از اعتصاب بر حق اين‬‫کارگرانخواھان تحقق فوری خواستھای آنان و بر چيده شدن قراردادھای موقت و سفيد امضا شدند‪.‬‬

‫اعتصاب غذا‬
‫پنج زندانی سياسی ديگراز ھفته دوم به جمع‬
‫زندانيان اعتصابی رجايی شھر کرج ميپيوندند‪.‬‬
‫بھروز جاويد تھرانی‪ ،‬علی عجمی‪ ،‬جعفر اقدامی‪،‬‬
‫رضا شريفی بوکانی و خالد حردانی از جمله‬
‫افرادی ھستند که در ھفته دوم اعتصاب شرکت‬
‫کردند‪ .‬پيشتر يازده تن از زندانيان سياسی رجايی‬
‫شھر به نامھای منصور اسانلو‪ ،‬رسول بداقی‪،‬‬
‫مجيد توکلی‪ ،‬عيسی سحر خيز‪ ،‬کيوان صميمی‪،‬‬
‫حشمت ﷲ طبرزدی و مھدی محموديان اعالم‬
‫داشتند تا زمانی که در شرايط حاکم بر جامعه و‬
‫محدوديتھای اعمال شده عليه خود و‬
‫خانوادهھايشان بھبود اساسی صورت نگيرد به‬
‫اعتراضات خود ادامه خواھند داد‪.‬‬

‫اعدام ھای مخفيانه در زندان‬
‫وکيل آباد مشھد‬
‫سيد ھاشم خواستار در نامه ای به صادق آملی‬
‫الريجانی گفته اس ت ک ه ھ م اکن ون ب ا ب يش از‬
‫چھ ار براب ر ظرفي ت اي ن زن دان‪ ،‬زن دانيان در‬
‫شرايطی دوران حبس خود را می گذارنن د ک ه‬
‫از کمت رين امکان ات اولي ه زن دگی مح روم‬
‫ھس تند‪ .‬اي ن زن دانی عقي دتی وض عيت زن دان‬
‫وکيل آباد را ب ا »ارودگ اه ھ ای م رگ ھيتل ر«‬
‫مقايس ه ک رده اس ت‪ .‬ح داقل ‪ ٣٠٠‬زن دانی در‬
‫س ال ‪ ٢٠١٠‬م يالدی ب ه ص ورت مخفيان ه‬
‫درزندان وکيل آباد مشھداعدام شده ان د ک ه ‪۶٣‬‬
‫زن دانی تنھ ا در ت اريخ ‪ ١٩‬م رداد م اه ‪،٨٩‬‬
‫اعدام شدند‪ .‬مقامات ايرانی در برابر خبرھ ای‬
‫مربوط به اعدام در اين زندان سکوت کردند‪.‬‬

‫سپاه در نامه ای به دادسرای نظامی قتل‬
‫جانباختگان ‪ ٢۵‬خرداد را مشروع‬
‫دانسته است‬
‫ھمس ر عل ی حس ن پ ور‪ ،‬از ج ان باختگ ان‬
‫اعتراضات مردمی بع د از انتخاب ات‪ ،‬خواھ ان‬
‫حض ور فرمان دھان گ ردان ‪ ١١٧‬عاش ورا در‬
‫دادگ اه ش د‪ .‬ب ه گفت ه وی تم ام کس انی ک ه در‬
‫پايگاه بسيج‪ ،‬از اس لحه ھ ای آنھ ا در روز ‪٢۵‬‬
‫خ رداد ‪ ٨٨‬گلول ه ش ليک ش ده ني ز باي د در‬
‫دادگاه حضور يابند و مشخص ش ود چ ه کس ی‬
‫ب ه عل ی ش ليک ک رده اس ت‪ .‬ھمچن ين خ انم‬
‫مص طفايی از بن دی از نام ه س پاه خط اب ب ه‬
‫دادس رای نظ امی ص حبت ک رده اس ت ک ه قت ل‬
‫علی حسن پور و ساير جانباختگان ‪ ٢۵‬خرداد‬
‫‪ ٨٨‬را مشروع اعالم کرده است‪  .‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ١٩‬ارديبھشت روز تو ‪،‬‬
‫تمام ايران شاگردان تو‬
‫روز جھانی کارگر‪،‬‬
‫يک سال پيش ھمزمان با وقايع پيرامون‬
‫ِ‬
‫درميان بھ ِ‬
‫ی ما‪ ،‬فرزا ِد کمانگر اعدام شد‪.‬وی دبير‬
‫ت ھمه ِ‬
‫ِ‬
‫ھنرستان کار و دانش شھرستان کامياران در جنوب استان‬
‫کردستان بود و در يک مدرسه ابتدايی تدريس می کرد و عالوه‬
‫بر فعاليت در زمينه حقوق قومی و مسائل زنان‪ ،‬عضو اتحاديه‬
‫معلمان کردستان نيز بود‪ .‬وی در بسياری از نشريات حقوق‬
‫بشر مطلب می نوشت و به طور مخفيانه به دانش آموزانش‬
‫زبان ممنوع شده کردی را تدريس می کرد و درباره تاريخ و‬
‫فرھنگ شان‪ ،‬داستان ھا می گفت‪.‬سرانجام پس از دوسال تالش‬
‫برای لغو حکم اعدام وی‪ ،‬بدون وجود مدرکی در پرونده اش‪،‬‬
‫تالشھا بی نتيجه ماند و حتی فرصت ديدن پيکر فرزند از مادر‬
‫داغديده نيز دريغ شد‪ .‬برخالف ادعای دادسرای عمومی و‬
‫انقالب تھران که وی را از عوامل گروھھای ضد انقالب خوانده‬
‫است ‪،‬ھمه ميدانيم که جرم فرزاد کمانگر تنھا و تنھا تعلق‬
‫داشتن به اقليت کرد بود‪.‬پس به پاس بزرگداشت اين آموزگار‬
‫بی گناه‪١٩ ،‬ارديبھشت ماه‪ ،‬روز اعدام فرزاد کمانگر را روز‬
‫معلم نامگذاری ميکنيم‪  .‬‬
‫‪ ‬‬
‫دست نوشته ای از فرزاد کمانگر‪  :‬‬
‫ما ھم مردمانيم‪  ...‬‬
‫قصه ی کرد قصه ی آن زنی است که سھمش از شوھر فقط‬
‫ناسزای ھرروزه و چوب و ترکه بود‪.‬وقتی از شوھر پرسيدند تو‬
‫که نه خرجش را می دھی و نه ھيچ محبتی به او داری ‪ ،‬پس‬
‫ديگر اين کتک زدن ھر روزه و تحقير مستمر او چه دليلی دارد‬
‫‪ ،‬مرد پاسخ داد اگر غير از اين کنم از کجا بدانند من ھمسراويم‬
‫‪.‬اما حکايت ما؛ نگاھی واقع بينانه به کرد و کردستان در ادبيات‬
‫متداول سياسی حاکميت ايران ‪ ،‬متأسفانه ھمواره تداعی‬
‫گرکلماتی چون تجزيه طلب ‪ ،‬ضد انقالب و ) منطقه ای (‬
‫امنيتی است‪ .‬تو گويی که اين دو واژه مھمان ناخوانده ای ھستند‬
‫و با کليت اين سرزمين قرابتی ندارند‪ .‬محروميت از بسياری از‬
‫حقوق اوليه اقتصادی ‪ ،‬اجتماعی و فرھنگی و توسعه نيافتگی‬
‫ديرينه ی اين استان که حاصلی جز فقر ‪ ،‬بيکاری و‬
‫سرخوردگی برای مردم زحمت کش آن نداشته ‪ ،‬زمينه ساز‬
‫شکل گيری برخی نارضايتی ھا در اين استان شده است‪.‬‬
‫عليرغم اينکه کردھای ميھن دوست و مھربان ھمواره زندگی‬
‫مسالمت آميز در ايران را برگزيده و جز مطالبات مسلم خود‬
‫چيز ديگری نخواسته اند ‪ ،‬متأسفانه در راستای نگاه بدبينانه و‬
‫پيش داوری ھای متداول ‪ ،‬عموما ً پاسخ اين مطالبات قانونی با‬

‫ازدياد زندانيان سياسی و مدنی ‪ ،‬تبعيد و اعدام داده شده است‪  .‬‬
‫‪ ‬‬
‫وجود اقليت ھای قومی و نژادی در تاريخ ايران يا دنيا امرتازه‬
‫ای نيست ‪ .‬تکثر قومی ‪ ،‬نژادی و فرھنگی يک جامعه می تواند‬
‫ھمچون تيغ دو لبه ای برای آن جامعه عمل کند‪ .‬به اين معنا که‬
‫در شرايط توسعه يافتگی و وجود مناسبات اجتماعی عادالنه و‬
‫مساوات گرايانه ‪ ،‬ھمزيستی اقوام و نژادھای گوناگون نه تنھا‬
‫مسأله آفرين نيست بلکه می تواند به غنای فرھنگی آن جامعه از‬
‫سويی و باال بردن ظرفيت تحمل و کاھش تعصبات فرھنگی و‬
‫کوته نگری افراد آن از سوی ديگر کمک کند‪.‬امروزه به ويژه‬
‫که در عصر جھانی شدن سايه ی يکنواختی کسالت آور‬
‫فرھنگی‪ ،‬تھديدی برای بسياری از جوامع است ‪ ،‬وجود اين‬
‫تکثر و تنوع فرھنگی موھبتی است که بايد به خوبی آن را پاس‬
‫داشت ‪ .‬در عين حال در شرايطی که مديريت جامعه توجه کافی‬
‫به نيازھا و حقوق مشروع اين اقليت ھا نداشته باشد ‪ ،‬خواه‬
‫ناخواه بايد منتظر پيامدھای پردامنه چنين امری بود‪ .‬شايد يکی‬
‫از ابتدايی ترين حقوقی که ھر ايرانی ‪ ،‬اعم از کرد و غير کرد‬
‫‪ ،‬خود را به آن محق می داند ‪ ،‬برخورداری از حق‬
‫"شھروندی" است‪ .‬حقی که در تقابل با انزوا و طرد شدگی قرار‬
‫دارد‪ .‬انزوا و طرد شدگی دو حسی ھستند که تحت تأثير شرايط‬
‫عينی ‪ ،‬يعنی تحت تأثير واقعيت ھای ملموس و روزمره ی‬
‫زندگی ‪ ،‬تحت تأثير فقر و سو سوی چشم کودکی از گرسنگی ‪،‬‬
‫تحت تأثير نگاه شرمناک پدر از جيب و سفره ی خالی اش و‬
‫تحت تأثير گونه ھای رنگ پريده و چھره ی فقر زده ی مادر‬
‫شکل می گيرند‪ .‬خالصه آنکه انزوا تحت تأثير نگاه "مرکز‬
‫محور ی" شکل می گيرد که با نگاه فرادست به فرودست مسائل‬
‫و نيازھا ی کرد )حاشيه نشين( را از مرکز نشين‪ ،‬مجزا می‬
‫کند‪ .‬بی شک حس طرد ‪ ،‬انزوا و از خود بيگانگی در شرايط‬
‫توسعه نيافتگی و سو مديريت به اقليت ھای قومی محدود نمی‬
‫شود ‪ ،‬بلکه به فراخور موقعيت و جايگاه افراد در جامعه ‪،‬کم و‬
‫بيش ھمه را به خود مبتال می کند‪.‬با اين وجود به دليل نابرابری‬
‫ھای عميق ساختاری اين حس ‪ ،‬ميان اقليت ھا عميق تر و‬
‫گسترده تر است‪ .‬حس انزوا نه تنھا برای اقليت ھای قومی و‬
‫نژادی که برای ھر گروه مطرود ديگری ‪ ،‬به ويژه در شرايط‬
‫فقر فرھنگی که از تبعات فقر اقتصادی است ‪ ،‬زمينه ساز بروز‬
‫تنش و نا آرامی است ‪ .‬چرا برای يک بار ھم که شده ‪ ،‬به جای‬
‫توسل به نگاه امنيتی ‪ ،‬با پرداختن به درد مردم اين سرزمين ‪،‬‬
‫که مطالبات خود را از زبان فرزندانشان به گوش می رسانند ‪،‬‬
‫مسأله را يک بار و برای ھميشه حل نکنيم؟ با اين وجود مسأله‬
‫به ھمين جا ختم نمی شود ‪ .‬يعنی زمانی که فرزند يا پدری از‬
‫ھمين ديار برای کسب اوليه ترين حقوق مادی يا معنوی خود ‪،‬‬
‫يعنی سير کردن شکمی يا نوشتن نامه ای در تظلم خواھی اقدام‬
‫کند ‪ ،‬باز ھم به يمن ھمان نگاه امنيتی مألوف ‪ ،‬سخت ترين‬
‫برخوردھا و مجازات ھا در انتظارش ھستند ‪ .‬آيا برای مبارزه‬
‫با پديده ی قاچاق کاال که گاه مجازاتی مساوی با" حکم تير"‬

‫دارد راه متمدنانه ی ديگری وجود ندارد‪ .‬آيا در شرايط تأمين‬
‫اوليه ی مالی ھيچ جوانی حاضر است به خاطر چند قواره‬
‫پارچه يا يک جعبه چای جان خود را به خطر اندازد؟ ‪ ‬‬
‫در امتداد چنين سياست ھای دوگانه محوری ‪ ،‬اين نگاه امنيتی‬
‫در مورد زندانيان سياسی و مدنی کرد ‪ ،‬اما اين بار به شکل‬
‫مضاعفی به چشم می خورد‪ .‬آيا حتی در درون زندان و در‬
‫دايره ی مجازات نيز کردھا بايد با انگ اقليت قومی ھمان‬
‫احساس شوم انزوا و طرد شدگی را با خود ھمراه کنند؟ آيا مگر‬
‫تفاوتی است ميان زندانی کرد و غير کرد که عمدتا ً از بسياری‬
‫حقوق مصوب قانونی ‪ ،‬مانند حق داشتن وکيل ‪ ،‬مرخصی ‪،‬‬
‫تخفيف مجازات ‪ ،‬عفو يا آزادی بی بھره ھستند ؟ چرا با وجود‬
‫در پيش گرفتن نوعی تساھل نسبی در مورد زندانيان سياسی‬
‫تھران و برخی ديگر کالن شھرھا و آزادی بسياری از آنان ‪،‬‬
‫که مايه ی بسی مسرت بوده و ای کاش تسريع و تدوام يابد ‪،‬‬
‫برخورد سخت گيرانه با زندانيان کرد ھمچنان ادامه داشته و به‬
‫جای تالش جھت حل مشکالتشان ھنوز سياست کلی در جھت‬
‫سرکوب يا اعدام آنان می باشد‪ .‬متأسفانه برخی با دستاويز قرار‬
‫دادن موقعيت جغرافيايی اين استان سعی دارند اصرار خود بر‬
‫ابقای نگاه امنيتی اشان را توجيه کرده و ھمچنان به سرکوب و‬
‫فشار بر زندانيان سياسی و مدنی ‪ ،‬يا اعدام گاه و بی گاه آنان ‪،‬‬
‫که بعضا ً بيش از آنکه متحمل جزای خود باشند ‪ ،‬به گونه ای‬
‫غير رسمی وجه المصاحه يا گروگان تلقی می شوند ‪ ،‬بپردازند‪.‬‬
‫آيا اين نگاه امنيتی که برخی مصرانه بر آن پا می فشارند و‬
‫عمالًسبب واگرايی و نارضايتی جوانان کرد شده ‪ ،‬تا چه زمانی‬
‫بايد ادامه يابد ؟ ‪ ‬‬
‫آيا برای کردھای مظلوم که عقالنی ترين و منطقی ترين شيوه ‪،‬‬
‫يعنی زندگی مسالمت آميز و نفی خشونت ‪ ،‬را جھت حل‬
‫مشکالت خود برگزيده اند ‪ ،‬نگاه امنيتی حاکم بر کرد و‬
‫کردستان درصدد القاء و رواج بيشتر اين تفکر نيست که کردھا‬
‫و مطالباتشان را از ايران و ايرانی تفکيک کرده و بايد با آنان‬
‫ھمچون اتباع غير ايرانی برخورد شود؟ اميدوام چنين نباشد ‪،‬‬
‫چرا که در غير اينصورت متأسفانه ماحصل آن خشونت ھايی‬
‫است که ھيچ عقل سليمی آن را برنمی تابد‪  .‬‬
‫اميدوارم با کنار نھادن برخورد دوگانه ميان زندانی کرد و غير‬
‫کرد و تسری امتيازات و حقوق به تمام زندانيان گامی ھر چند‬
‫کوچک ‪ ،‬اما ضروری جھت تقليل مشکالت اين منطقه و‬
‫دلجويی از مردم آن برداشته شود‪  .‬‬
‫‪ ‬‬
‫ای کاش قصه ی کرد ديگر قصه ی آن زنی نباشد که سھمش از‬
‫شوھر فقط ناسزای ھرروزه و‪  ....‬‬
‫‪ ‬‬
‫‪ ‬‬
‫فرزاد کمانگر ‪ ‬‬
‫زندان اوين ‪ ‬‬
‫شنبه ‪ ٢١‬فروردين ‪  ١٣٨٩‬‬

‫قبای قھرمانی به تن احمدی نژاد و مشايی زار می زند‬
‫سياستمداران ايران دنبال قھرمانی بوديم که مقابل خامنه ای بايستد حاال حتی شايعه ‪ ‬‬
‫عمری در ميان‬
‫ِ‬
‫استعفای احمدی نژاد در مخالفت با خامنه ای از او قھرمان نمی سازد‪ .‬اگر او از رياست جمھوری ‪ ‬‬
‫لجبازان تاريخ که برای به کرسی نشاندن حرف ‪ ‬‬
‫کنار ھم بکشد آن وقت تازه می شود اسطوره ی‬
‫ِ‬
‫خويش حاضر است از روی جنازه ملت و دولت و از روی جنازه ی رفيق و رقيب يک جا عبور ‪ ‬‬
‫می کند تا قھرمان شود اما قھرمانی به قبای دروغگويان نمی آيد آن چنان که پرواز ھم به پرھای ‪ ‬‬
‫شترمرغان نمی آيد‪  .‬‬
‫شتر مرغ شتر مرغ است و عقاب عقاب‪ .‬اين را نوشتم تا مبادا در تعريفمان از شترمرغ ھا و عقاب ھا و در تمجيد مان از قھرمانان و اسطوره ھا دچار خطا شويم‪.‬‬
‫قھرمان مقاومت و ايستادگی در برابر آيت ﷲ و برای نشريه و نشانه ھای اسطوره سازی شان‬
‫ديده ام در گوشه و حاشيه‪ ،‬کسانی مشايی و احمدی نژاد را اسطوره ی سرنگونی پنداشته اند و‬
‫ِ‬
‫ان واقعی مبادا بزند به سرمان و قھرمان ھای کاغذی بسازيم‪ .‬آن ھم از ھيبت و ھيمنه ی کسانی ‪ ‬‬
‫صف بسته اند و قلم فرسايی ھم کرده اند‪ ،‬گفته ام تلنگری باشد به خودمان که در‬
‫فقدان قھرمان ِ‬
‫ِ‬
‫ييس‬
‫ر‬
‫را‬
‫نژاد‬
‫مدی‬
‫اح‬
‫که‬
‫زد‬
‫رقم‬
‫ملتی‬
‫برای‬
‫را‬
‫خونين‬
‫اعتراضی‬
‫و‬
‫افتاد‬
‫ملت‬
‫جان‬
‫جمھور خود نمی دانســتند و او ‪ ‬‬
‫که انتخاب شان در خردا ِد ھمين دو ِ‬
‫سال گذشته ھيمه ای بود در آتشی که به ِ‬
‫ِ‬
‫کشور جھان است‪.‬‬
‫ت معترض را راه به راه در برابر دوربين ھای جھان تکذيب می کرد و می گفت ايران آزادترين‬
‫نيز مرگِ يک مل ِ‬
‫ِ‬
‫يدان‬
‫ميان حاميان‬
‫دعوايی که‬
‫قی م ِ‬
‫ِ‬
‫نظام مقدس به راه افتاده را جنگِ زرگری نمی بينم‪ .‬امـا مظلوم نمـايی ھای اين دولت و قھرمان سازی ھايش ديگر نمايش و نقش است وقتی بازيگران حقيــ ِ‬
‫ِ‬
‫مبارزه در بند و زبان بسته اند‪.‬‬
‫ھواداران ھمين جريان بردار و حبس شده اند‪ :‬احمد زيد آبادی ھا‪ ،‬عيس سحرخيز ھا‪ ،‬مجيد‬
‫صاحبان ھمين دولت انکار و سپــس به ھمت‬
‫قھرمــانـانی که در برابر خامنه ای ايستاده اند توسط‬
‫ِ‬
‫ِ‬
‫توکلی‪ ‬ھا‪ ،‬طبرزدی ھا و‪ ...‬کم نيستند کسانی که در برابر خامنه ای ايستاده اند اما قبای قھرمانی ھم به تن شان زار نمی زند‪  .‬‬
‫‪ ‬‬
‫مسيح علينژاد ‪ ‬‬